پنج شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۷:۳۲:۱۹

جغرافیای شهرضا

پیدایش قمشه(شهرضا) شهری است که ایجاد و پی افکندن آن را به همت یک فردنسبت نداده اند زیرا همانطورکه می دانیم شهر یکباره بوجود نمی آید بلکه مدتها طول می کشد تا یک مکان جنبه شهریت پیدا کند. در پیدایش و گسترش قمشه دو عامل مهم نقش اساسی داشته اند یکی قرار گرفتن در کنار راه های بازرگانی و تجارتی و دیگر وجود یک مرکز مذهبی با وجود این تفکر و تلاش مردم در طول زمان با بهره گیری از منابع طبیعی موجودسبب گسترش بیشتر شهر شده است. مطالعه روند پیدایش و تحولات تاریخی سکونتگاه قمشه با توجه به فراز و نشیب ها و کارکردهایی که طی حیات خود داشته است به چهار دوره تقسیم می شود دوره اول : پیدایش قریه قمشه بر مبنای عوامل جغرافیایی نهطر خاک های حاصلخیز دشت قمشه وجود منابع آب آب و هوای نسبتا مساعد موقعیت گذرگاهی امنیت بیشترنسبت به نقاط مجاورو سرانجام تمرکز جمعیت در این منطقه . دوره دوم : توسعه و تبدیل شدن به یک مرکز مهم استراتژیکی و تجاری که در دوره صفویه به اوج خود رسیده است و قمشه شاهد مسافران زیاد از نقاط مختلف دنیا بود و کاروان سراها قهوه خانه ها و مراکر ز خدماتی درآن ساخته شده و موجب افزایش جمعیت شده است . دوره سوم :انحطاط و خرابی بر اثر حملات افغانها درگیری ها ی خاندانهای قاجاریه و زندیه در این شهر و سپس حملات مهاجران و اشرار مهاجر و ایجاد ناامنی و رکود اقتصادی در منطقه. دوره چهارم : که از سال ۱۳۰۴ ه ش آغاز شده توسعه فیزیکی و گسترش مرکزیت خدماتی اداری فرهنگی تجارتی و ترانزیتی را به همراه داشته است . قرار گرفتن این شهر بر سر راه ارتباطی اصفهان شیراز و احداث مسجد جامع کاروانسرا و بازار در در دوره اسلامی که تمام فعالیتهای تجاری در آن صورت می گرفت به توسعه قمشه کمک کرد. با تشکیل دولت صفویه و به دنبال آن پایتخت شدن اصفهان اهمیت قمشه افزایش یافت زیرا قرار گرفتن این شهر بر سر یکی از راه های مهم تجاری و فاصله نزدیکش به اصفهان موجب گردید که از نظر تدافعی به صورت نوعی پادگان میان اصفهان و فارس درآید کاروان سراها توسعه یابد و امامزاده شاهرضا به عنوان مرکز مذهبی مورد توجه قرار گیرد . اما در زمان تسلط افاغنه بر اصفهان ضربات ویران کننده ای بر اثر هجومهای پیاپی بر این شهر وارد گردید و با این حال جنگ قدرت میان طایفه های گوناگون بعد از آن قمشه را به مرز نابودی کشاند و به دلیل عدم امنیت سبک معماری قمشه تغییر یافت. بدین صورت که شهری در درون حصار محصور شده شکل گرفته توسعه قمشه به شکل دایره ای در اطراف هسته اولیه شهر تا پایان حکومت قاجاریه ادامه یافت دروازه های مهم آن دروازه ی اصفهان (کوچ کمال ) و دروازه شیراز بود و در بین این دو دروازه دروازه سید خاتون قرار داشت . که هم برای رفتن به روستاهای اطراف و هم برای دسترسی به مزارع مورد استفاده قرار می گرفت دروازه های کوچک دیگر عبارت بودند از : دروازه دهاقان حاج کمال شاه مراد و دروازه آقا که در کنار محلهء آقا قرار داشت . بعد از سال ۱۳۰۴ ه ش امنیت بیشتری در ایران بوجود آمد دورهء تازه ای از معماری نیز در شهر پدیدار گشت . بنا به سندی موجود در مرکز اسناد ملی از سال ۱۳۰۶ ه ش اقداماتی در جهت خیابان کشی در شهرضا انجام گرفت و به دنبال آن در سال ۱۳۱۳ ه ش اولین خیابان اصلی شهر که جهت شمالی- جنوبی داشت احداث گردید این خیابان که از میان بافت قدیمی شهر عبور می کرد تغییراتی را در محلات قدیمی و بافت فیزیکی شهر به وجود آورد جمعیت علائه بر سکونت یافتن در بخش قدیمی در جهت های شمالی و شرقی نیز سکونت گزیدند و کم کم از مصالح ساختمانی بادوام نظیر آجر و آهن استفاده نمودند . اهمیت تجاری شهر دوباره زنده شد و بنا بر سند دیگر کارخانه ریسندگی و بافندگی شهرضا در سال ۱۳۱۵ ه ش افتتاح گردید و بافت قدیمی دیگر تنها مرکز فعالیت های تجاری و اقتصادی شهر نبود.در سال ۱۳۱۵ ه ش تعدا زیادی از بناهای قدیمی جهت وسعت عرضی معابر تخریب گردید و این تغییرات فیزیکی در سالهای بعد ادامه یافت و با مهاجرت اقوام ترک به این منطقه شهر قمشه بافت جدیدی پیدا کرد.علاوه بر خطوط ارتباطی تجارت اقتصاد کشاورزی و عشایر در توسعه فیزیکی قمشه موثر بوده است قمشه به علت وجود سابقه طولانی از جمله شهر هایی است که دارای هویت تاریخی است و در طول حیات خویش معماریهای بسیاری را آزموده است. مسایل امنیتی اجتماعی سیاسی اقتصادی فرهنگ حاکم جامعه و تجربیات همواره عوامل مهمی در تعیین رشد و توسعه کالبد این شهر بوده است و به همین دلیل شهر قدیمی قمشه از استخوان بندی و شکل منسجمی برخوردار است. شهر قمشه در گذر تاریخ در پاسخ به سوالات متعددی از جمله اینکه قمشه در چه زمانی به صورت یک پایگاه در بین راه شیراز – اصفهان عمل می کرده چگونه توسعه یافته دین و مذهب مردم آن چه بوده در چه دوره ای جمعیت آن کم شده و به صورت یک خرابه در آمده و چه زمانی مرکز بزرگ سیاسی نظامی و اقتصادی ایران بوده است . مطالبی در لابه لای کتابهای مختلف وجود دارد که می تواند مارا در این زمینه یاری دهد تا ورنیه ۱۰۷۵ ه ق ۱۶۶۴ م . قمشه را این چنین توصیف کرده است :((روز بیست و ششم (فوریه ۱۶۶۴ م.) سه ساعت بعد از نصف شب به صحرای خشکی داخل شدیم و از آنجا طی طریق نموده تا به یک لیو مسافت قمشه رسیدیم و ار آنجا اراضی آباد شروع به خودنمایی کردند. قمشه شهر بزرگی است یک شاعت قبل از ظهر وارد آنجا شدیم.)) همچنین آندره دولیه ۱۰۷۵ ه ق . ۱۶۶۴ م. جملی کار ری که از طرف شیراز وارد قمشه شده بود و در مورد قمشه نوشته است:(( پس از شش فرسنگ راهپیمایی به جاده ای خوب و ناحیه ای بسیار حاصل خیز اگر چه بدون درخت به دهی رسیدیم که ایرانیان ان را شهر به حساب می_ آوردند.)) و در ادمه نوشته شده است:(( شش ساعت راه پیمودیم تا به شهر کوچک قمشه رسیدیم این شهر در جلگه ای قرار گرفته خانه های آن گلی است.)) حاج زین العابدین شیروانی سال ۱۲۴۸ ه ق چنین می گوید :(( گویند قدیم الزمان قومشه شهری بوده آزاد خان افغان بعد از نادرشاه خراب نموده . قصبه ای است شهر مانند و بلده ای است خاطر پسند )) اوژن فلاندن در سال ۱۲۵۴ ه ق . ۱۸۳۸ م . از اختلافات داخل صحبت کرده :((سابقا قمشه شهری بزرگ بوده و لیکن امروزه ویرانه ای است که چندین خانه و عده معدودی ساکن دارد. این شهر به زمان صفویه پیشرفت شایان داشت ولی جنگهای داخلی و اغتشاشات آن را از صورت آبادانی به حالت شوم و ویرانی در آورده_ اند.)) باوران دوبد یک سال بعد در مورد قمشه نوشته (( شهر به مکانی کوچک که دارای استحکامات است تنزل یافته اما به نظر می رسد قمشه در ایام پیشتر شهر بسیار بزرگی بوده چون آثار ویرانی های فراوانی در اطراف آن به چشم می خورد اثر تعدادی قنات قدیمی هم ثابت می کند که این محدوده زمانی پرجمعیت بوده است.)) دو گو بینو سال ۱۲۷۳ ه ق . ۱۸۵۶ م . در مورد مهیار گفته (( مهیار در گذشته قصبه بزرگی بوده است ولی اکنون چیزی جز یک ده و باغهای وسیع که بیشترشان متروک هستند باقی نمانده است.)) بروکس به سال ۱۲۷۶ ه ق . ۱۸۵۹ م. در حالی که از اصفهان به شیرزا در حرکت بوده و از مهمان نوازی مردم قمشه نوشته:(( جلوی دروازه حاکم آن شهر که تابع شاهزاده حاکم اصفهان بود و جمعی از محترمین سوار بر اسب به استقبال آمده بودند تعارفات مختصری میان ما و آنها رد و بدل شد و حاکم و ریش سفیدهای شهر ما را به سوی خانه ای که برای اقامتمان در نظر گرفته بودند راهنمایی کردند.)) همین شخص که سه سال بعد و این بار از طرف جنوب به سمت اصفهان در حرکت بوده می نویسد ((پنجم نوامبر (۱۸۶۱م.) هوا در قمشه ابری بود و ارز ساعت چهار بعد از ظهر باران گرفت و این خود به لطافت هوا کمک می کرد. وضع شهر قمشه روی هم رفته خوب نبود زیرا وبا شیوع کرده و تلفات زیادی به بار آورده بود . مردم از هر طرف نزد ما می آمدند و دوا می خواستندو با زحمت زیاد به آنها می فهماندیم که دارو و پزشک نداریم . با این وضع اقامت زیادتر در قمشه امکان نداشت و صبح روز ششم نوامبر در حالیکه باران می بارید کاروان خود را به سمت منزل دیگری به حرکت درآوردیم .)) مسعود میرزا سال ۱۲۸۳ه ق . (( قمشه شهری است بزرگ )) حاج سیاح که در سال ۱۲۹۴ ه ق از قمشه عبور کرده است در خاطرات خود نوشته :(( ششهر قمشه جای فراوانی و ارزانی از قبیل نعمت و ارزاق است وضع شهر هم بد نیست .)) محمد مهدی اصفهانی در سال ۱۲۹۹ ه ق . بیان نموده که :(( قصبه قمشه شهری معتبر است بازار و دکان و کاروانسرا و مساجد همه دارد و جای خوبی است.)) محمد حسن میرزا قاجار در سال ۱۳۰۳ ه ق . از دوران آبادی این شهر نوشته :(( قصبه قمشه در حالی که از شهرهای قدیم جنوب اصفهان بوده است آنچه از وضع و آثارش و از تحقیقات اهالی بلد معلوم می شود در ازمنه صفویه آباد بوده است .)) سه سال بعد یعنی سال ۱۳۰۶ ه ق . حاجی پیرزاده در سفرنامه خود چنین نوشته :(( قصبه خیلی آباد و معمور است .)) لرد کرزن سال ۱۳۰۷ ه ق . ۱۸۸۹ م . از خرابی شهر صحبت کرده است : (( از آن آبادی و رونق دوره پادشاهان نخستین خاندان صفویه فرو افتاد و یک قرن و نیم است که به این حال خراب افتاده است . )) خانم لمتون سال ۱۳۷۱ ه ق . ۱۹۵۲ م . بیان کرده است : (( قمشه بر اثر غارت مهاجمان افغان و به سبب آنکه شاهان از رعیت آن سامان مال می ربودند انحطاط یافته بود.)) معماری قمشه کمتر سیاح و جهانگردی است که از قمشه گذر کرده باشد و در مورد معماری مصالح به کار رفته در آن صحبت نکرده باشد . تاونیه سال ۱۰۷۵ ه ق . ۱۶۶۴ م. در سفرنامه خود نوشته است (( قمشه کاروانسراهای متعددی دارد به نسبت اینکه همه از خاک و خشت بنا شده خوب و قشنگ هستند . این شهر مرکب از یک سلسله دهات است که متصل به یکدیگر واقع شده و نیم لیو مسافت را به طول اشغال کرده اند . )) جملی کاری سال ۱۱۰۶ ه ق . ۱۶۹۴ م . نوشته :(( دور آن را دیوارهای بلند با وضع مرتب و دارای باروهای دوپهلو در جوانب فرا گرفته است.)) نویسنده دو سفرنامه از جنوب ایران در سال ۱۲۵۶ ه ق . نوشته است: (( قمشه حصارش مستحکم و بدون خندق است. در ازمنه صفویه آباد بوده است. حصار و خندق معتبری داشته که خندق آن به مرور منهدم و حصارش به اندک تغییری بر جاست کاروانسراها و دکاکین خرد و بزرگ که کفایت این جمعیت و صادر و وارد این را بنماید موجود و کلا تمام ابنیه و عمارات آن تقریبا آباد و خرابه کمتر به نظر آید . حمامها مساجد یک مدرسه و چندین یخچال معتبر دارد. کنت دو گو بینو سال ۱۲۷۳ ه ق . ۱۸۵۶ م . اطلاعات مختلفی از معماری قمشه داده است: (( مارا از حصار شهر گذراندندو در فاصله ربع فرسخی در مدخل یک باغ بزرگ که مثل همیشه با دیوار محصور بود قدم به زمینی نهادیم و مشاهده کردیم که چادر هایمان را در کنار یک جوی زیبا در دو قدمی یک کوشک مزین به حوض و فواره بر افراشته اند در هر سو جنگلهای کوچکی از درختان چنار زردآلو و آلو گسترده بود که با درختان مو در هم آمیخته و منظر بدیعی را ایجاد کرده بودند در گوشه ای از باغ کبوتر خانه بزرگ سر بر افراشته بود.))